تراشه: جولای – مقالات کوتاه در اینجا و در حال حاضر

بخشی است که هیچ بخشی
_{توسط Samir Gandesha}

به طور گسترده ای به عنوان اولین فیلم ساخته شده در آفریقای Borom Sarret ای (وگنر) توسط عثمان Sembène فراهم می کند فوری اجمالی پسا استعماری واقعیت است. ساخته شده در سال 1963 در Sembène بازگشت از Gorkii Studios در مسکو آن را به تصویر می کشد یک روز در زندگی یک سبد خرید راننده در داکار, سنگال. رسمی آن مینیمالیسم را قادر می سازد Borom Sarret به فاش کردن لایه های مختلفی از پیچیدگی است.

در حدود تنها 18 دقیقه آن را افشا ساختاری خشونت تاسیس و تثبیت از طریق استعمار کلاس و روابط جنسیتی که بطرز عجیبی در پست-استقلال, دوره. آن را واضح و کریستالی سینمایی تصویر از آنچه که فقط دو سال پیش در اسفبار زمین, Frantz Fanon بود به نام "مشکلات آگاهی ملی" – راه است که در آن چنین خیالی در خدمت به ماسک واقعی بی رحمانه استثمار روابط میان شهروندان به تازگی "آزاد" متحده است. آن کست شک در حال حاضر در همه جا ایده حداقل در نیم کره شمالی که انتزاع نژادی شناسایی به تنهایی می تواند تا کنون اصل سازماندهی همبستگی و بنابراین سیاست است.

ما به دنبال راننده که داخل مونولوگ است تحویل داده شده توسط Sembène خود را در حالی که او حمل و نقل یک سری از مسافران و مواد خود را به مقصد های مختلف. سبد خرید راننده در نظر exertions یک مرد بیکار بیهوده و تحریک کننده; او حتی کمتر دلسوز به شدت فلج کرده و در عین حال منطقی خوش برخورد گدا که درخواست برای پول او را نادیده می گیرد: "وجود دارد که بسیاری از آنها مانند مگس." در عین حال راننده بیش از خوشحال به پرداخت تغذیه خوبی و خوب لباس پوشیدن griot یا خواننده عامیانه که می سازد تا راننده نفس ایده آل خود را ingratiating و متملق ستایش جنگجو-هویت از اجداد خود.

پس از آن وجود دارد جدی پدر آنها راننده حمل و نقل با جسد کودک نوزاد خود را به گورستان تنها به اعراض از آنجا که مقالات خود را در نظم نیست; او به ما آموخت که یک "خارجی است." مصنوعی و مرزهای "دولت-ملت" ساخته ex nihilo توسط قدرتهای استعماری در ادامه به تصویب خود خشونت unremittingly در آسیب پذیر ترین. راننده با دقت مکان جسد کودک بر روی زمین و درایوهای دور ترک بیبهره پدر به تنهایی رنج می برند.

روایت شروع به سفت با رویکرد به خوبی لباس می پوشد و ظاهرا ثروتمند آفریقایی که بخواهد گرفته شود که قبلا فرانسوی چهارم از داکار – فلات; اینجا سبد رانندگان نیاز به اجازه خاص. این مرد در حال حرکت است به فلات او می گوید راننده. دوربین تابه در جهت سابق اروپایی چهارم به فاش تکان دهنده های مختلف منظره. به عنوان موسیقی متن فیلم شیفت از سبک ریتم و xalam (لوت) از سنتی سنگال موسیقی به قرن هجدهم اروپا, موسیقی کلاسیک, شن و ماسه و سنگ راه را به خیابان های سنگفرش شده این اسب کشیده چرخ دستی های برای منظم مدرن خودرو ترافیک. در چند مایل از ما گذشتن قرن ها.

به عنوان به زودی به عنوان راننده عصبی وارد فلات او مواجه با scowling افسر پلیس که به سرعت مسائل او را جریمه مصادره سبد خرید خود را. نوشتن بلیط افسر قدم در وگنر را مدال به احتمال زیاد برای راننده به خدمت در ارتش فرانسه. در ضمن ثروتمند مسافر absconds در انتظار ماشین. در این حرکت تک نژادی همبستگی نشان داد برای این اسطوره را که در آن است. پلیس در حال وجود دارد برای محافظت از ثروتمند سیاه پوستان از سیاه پوستان فقیر که کار قدرت است با این وجود مورد نیاز برای تولید ثروت; گنجاندن کارگر استوار خود را در مکانی ممنوعه. آنها چه Jacques Rancière تماس "بخشی است که هیچ بخشی."

راننده به خانه برگشت با اسب خود را ویران و سر در گم. همسر او افزایش می یابد, دست خود را به او کودک نوزاد به دنبال پس وعده آنها غذایی است که شب و برگ. با توجه به Manthia دیورا مدیر NYU موسسه آفریقایی-آمریکایی امور مشترک تفسیر – سازگار با تم ها در Sembène را در فیلم های دیگر – این است که او را به شرکت در کار جنسی در اینجا پذیرفته شده به عنوان یک شکل مشروع و قانونی کار; کارگران جنسی بودند پرولترها به نه ننگ و نه محکوم آنها شد و البته توسط امام.

امروز در جهانی قیام در میان Covid19 همه گیر در برابر ضد سیاه و ضد بومی خشونت دولتی و مرتبط با ظهور مجدد فاشیسم Borom Sarrett دیده می شود در Walter Benjamin شرایط به لعنتی از استمرار تاریخ و شات طریق با "در حال حاضر زمان" (Jetztzeit) در حداقل سه راه.

اول که من به تازگی استدلال در کتاب من Spectres فاشیسم (پلوتون 2020) بازگشت فاشیسم باعث تجدید نظر از Aimé Césaire نظریه endocolonialism – فاشیسم به عنوان استفاده از تکنیک های سلطه کامل در اروپا آفریقایی و آسیایی مستعمرات به اروپا زمینه خود را.

دوم, در همان زمان, اما خشونت از پلیس نمی تواند به سفید "برتری" به تنهایی نیز باید در واقع در کلاس و جنس روابط است. نقش پلیس برای محافظت از مالکیت خصوصی است که می گویند جدایی بین کارگر و ابزار تولید. جدایی از وسایل تولید است که شرایط برای امکان بهره برداری به عنوان کارگران باید فروش نیروی کار قدرت, ارائه, انتزاعی, زمانی قابل سنجش و قابل اندازه گیری است. Borom Sarrett را وگنر است به معنای واقعی کلمه محروم به معنی خود را از تولید در لحظه ای که خود را در سبد خرید ضبط کردند. چکیده خشونت از این حرکت نیروهای خود را هر دو به معنی تولید و کارگر در یک جنسی و صنعت به منظور شرکت در اجتماعی باروری نیروی کار.

سوم پلیس حفظ به طور خاص مکانی جدایی مشترک را تقریبا در تمام شهرهای آفریقایی بین بومیان' چهارم یا "مدینه" از یک طرف و مهاجران' چهارم از "فلات" در دیگر گرفته شده بیش از, به عنوان Sembène نشان می دهد که ما پس از استعمار آفریقا بورژوازی.

امروز در غرب به خصوص در آمریکای شمالی و نگاه ما به روابط صمیمی بین فاشیسم و به طور فزاینده نظامی پلیس و دستگاه. ما می بینیم وحشیانه over-پلیس از مردم در ایالات متحده و کانادا درونی شهرها و مردمان بومی در سرزمین های خود را در خاص است. چه Fanon تماس "به خوبی ساخته شده شهر" از مهاجر پیش بینی سفید "جامعه دردار" غنی شده با به طور فزاینده ای به بخش خصوصی واگذار و نظامی نیروهای پلیس که تابع برای تمام مفاهیم و اهداف مانند ارتش از شغل در این حوزه فقیر و بی بضاعت. یک جامعه از جدایی; یک جامعه پسا-عینک.