آنچه اپرا می تواند در مورد فیلم کوتاه به شما بیاموزد
این فیلم به عنوان نگاهی دلخراش و ترسناک به فروپاشی ذهنی یکی از بدترین هیولاهای تاریخ در حالی که همه چیز در اطراف او به ویرانه تبدیل می شود، ارزش تماشا کردن را دارد. او با عبور دادن هر چیزی از فیلتر ذهنی خود، جهانبینیاش را به آن اضافه میکرد و نتیجه با ایدهی ابتدایی چیز کاملا متفاوت میشد. جز این، بن افلک هم چیزی به نقش بتمن اضافه نمیکند، بنابراین این پرسش را در ذهن تماشاگر به وجود میآورد که چرا او یک حرفهی کارگردانی موفق را برای ایفای این نقش رها کرده است. پس اگر فیلم را ندیدهاید، رد فساد در جامعهی بومی قبیلهی مایا را دنبال کنید تا چرایی وجود آن نمای پایانی را درک کنید. در مواردی که نشانی مؤدی در دست نباشد اوراق مالیاتی یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار حوزه دارایی و اگر در حوزه دارایی روزنامهنباشد در روزنامه کثیرالانتشار نزدیکترین محل به حوزه دارایی یا یکی از روزنامههای کثیرالانتشار مرکز آگهی میشود این آگهی در حکم ابلاغ به مؤدیمحسوب خواهد شد. در صورتی که مؤدی ظرف ۳۰ روز مذکور اختلاف موجود بین خود و ممیز یا سر ممیز را به شرح ماده فوق با ممیز کل رفع نماید یاقبولی خود را نسبت به برگ تشخیص کتباً اعلام کند یا مالیات مورد مطالبه را به مأخذ برگ تشخیص پرداخت یا ترتیب پرداخت آن را با دارایی بدهدپرونده امر از لحاظ میزان درآمد مشمول مالیات مختوم تلقی میگردد و در این صورت از هفتاد و پنج درصد جریمه مقرره معاف خواهد بود و در غیراین صورت مؤدی در حکم معترض به برگ تشخیص مالیات شناخته میگردد و پرونده امر برای رسیدگی ظرف ۱۰ روز به کمیسیون تشخیص ارجاعمیشود.
اما دقیقا صبح روزی که قرار است خانواده دکتر شهر را ترک کنند، حیفا مورد هجوم صهیونیست ها قرار میگیرد و اتفاقهای تلخ و غیرقابل پیش بینی برای این خانواده رخ میدهد. قهرمانی که در واقع قهرمان نیست و ناگزیر در موقعیت قهرمانی قرار میگیرد. خلاصه داستان: روایتی از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسولالله در برابر لشکرکشی رژیم بعث در موقعیت تنگه استراتژیک ابوقُرَیب دهلران و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانی جنگ. 25. گودزیلا در برابر گودزیلای فضایی (Godzilla vs. 26. گودزیلا در برابر گیگان (Godzilla vs. «گودزیلا در برابر هیولای دریایی» یک فیلم گودزیلای گیجکننده است و شاید بتوان آن را به عنوان یک فیلم گودزیلایی متوسط در نظر گرفت. وقتی فیلم بر پیوند گودزیلا و این هیولای کوچک و تا حدودی عجیب و غریب تمرکز میکند، در بهترین حالت خود قرار میگیرد، هرچند بینندگان باید بدانند که این یکی از مسخرهترین فیلمهای «گودزیلا» است که شاید بچهها دوستش داشته باشند!
بهترین بخش این قسمت آنجایی است که در مقدمه به تسلط گودزیلا بر سیاره زمین اشاره میشود، و سپس در معرفی کشمکشی که (ظاهرا) در بقیه سهگانه وجود دارد، بیننده را برای تماشای قسمتهای بعد تشویق میکند. شایان ذکر است که هفت با روایتی غیرمتعارف و تاثیرگذار، خود را به عنوان یکی از بهترین فیلم های نوآر معرفی کرده و دید جدیدی از این ژانر ارائه میدهد. غالباً فیلم را حرفهای، خوشساخت و بسیار صریح دانستند که با ضربآهنگ تندِ خود موفق شد هم قصهاش را خوب تعریف کند و هم لحظات مهیجی بسازد و مخاطب را جذب خود کند. در این فیلم ضد جنگ فیلمساز تلاش میکند قصهاش را نه مثل همیشه در دل جنگ و رزمندههای در میدان نبرد که از زاویه دید نگهبانی از بالای برجک روایت کند. این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر هم بوده، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد. از آنجا که بسیاری از ما همچنان در بند چهاردیواریها اسیریم و اکیداً توصیه میشود همچنان، تا آنجا که امکان دارد، این مهم را رعایت کنیم، هنوز پاییز را نه درست و حسابی دیدهایم نه حس کردهایم.
با استفاده از نقشههای لمسی ساده، افراد با مکان جدیدی که این نقشهها معرفی کرده و شخص در نهایت به آنجا سفر کرده بود آشنایی به دست آورده بودند. اندرو گارفیلد با قدرت خاصی نقش داس را به تصویر می کشد و ستارگان دیگری مانند سم ورتینگتون، ترزا پالمر و وینس واون نیز در این فیلم هنرنمایی می کنند. داستان درباره گاوصندوقی است که عدهای به عنوان میراث ملی قصد دارند در بحبوحه جنگ آن را از کشور خارج کنند. خلاصه داستان: سربازی نوجوان به نام عیسی (مهرداد صدیقیان) مأمور شده است به عنوان بلد راه، در یک شب عدهای از اسیران عراقی را با همراهی یک اتوبوس و رانندهاش به قرارگاه برساند. سوء سیاست های تازه با عواقب نا معلوم را بر گرده این ملت بار نکنید. ودر عوض افراد ناکارآمد وبی سواد ودر برخی از موارد سودجو و نا پاک پست های اداری کشور را در اختیار گرفتند وبا حیف و میل اموال عمومی وحاتم بخشی های نا بجای داخلی وخارجی وفساد های مالی حیرت انگیز وباور نکردنی وثروت اندوزی های نجومی وضعیت نا بسامان امروزی را برای کشور رقم زده اند . کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (۲۰۱۶) نخستین فیلم از فاز سوم بود و به دنبال آن دکتر استرنج (۲۰۱۶)، نگهبانان کهکشان بخش ۲ (۲۰۱۷)، مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (۲۰۱۷)، ثور: رگناروک (۲۰۱۷)، پلنگ سیاه (۲۰۱۸)، انتقامجویان: جنگ ابدیت (۲۰۱۸)، مرد مورچهای و زنبورک (۲۰۱۸)، کاپیتان مارول (۲۰۱۹)، انتقامجویان: پایان بازی (۲۰۱۹) و مرد عنکبوتی: دور از خانه (۲۰۱۹) نیز منتشر شد و فاز سوم را پایان داد.
این فیلم نیز همانند اکثر فیلمهایی که نوید محمدزاده در آنها به ایفای نقش پرداخته است با استقبال خوبی از سوی تماشاچیان داخلی و خارجی قرار گرفت و در بسیاری از جشنوارههای سینمایی با نقدهای مثبت داوران و منتقدین روبرو شد و توانست چندین جایزه از جمله 4 سیمرغ بلورین را به دست آورد. در ضمن، تماشاچیان این فیلم باید صبور باشند تا نتیجهی صبرشان را به بهترین شکل ببینند. سوای این جدایی، باید گفت این محیط در واقع جهانی کوچک است که همان وحشت و بیعدالتیهای جهان بزرگتر بیرون را بازتاب میدهد. مجموعه قلعه ها و قصرها و مسجد جامع فتح پور سیکری جزو میراث ملی هند و میراث جهانی یونسکو و علی رغم جاده بسیار بد و باریک و خطرناکی که دارد مورد بازدید توریستها است. «فوقالعاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» داستان لیز کندال را دنبال میکند مادر مجردی که فکر میکند مرد رویاهایش را پیدا کرده است؛ اما وقتی مرد محبوبش به اتهام یک سری قتلهای وحشتناک مورد بازجویی قرار میگیرد، تمام دنیایش زیر و رو میشود. البته آثار ادبی ترکی آذربایجان باندازه عربی و یا فارسی نیست اما یک لحظه فکر کنید. برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلمهای ترسناک مانند نقد فیلم میدسامر و بررسی و نقد فیلم us، میتوانید این مقالات از نشریه ایماژ را نیز دنبال کنید.
شما مخاطب عزیز مایکت میتوانید در همین صفحه و به صورت آنلاین، انیمیشن باب اسفنجی: اسفنج بیرون از آب را با دوبله فارسی مشاهده کنید. ممکن است مدتی طول بکشد تا مضمون داستانی متفکرانهی فیلم را درک کنید اما قطعا بعد از پی بردن به آن دیگر همان انسان قبلی نخواهید بود. با اینکار میتونستید برای خودتون اعتبار و برای خواننده های جویای تفاوت مطلب با کیفیت عرضه کنید. مرد آهنی، کاپیتان آمریکا، ثور، هالک، عنکبوت سیاه و شاهینچشم باید با هم با موجودی به نام اولتران مبارزه کنند که یک هوش مصنوعی است و قصد دارد بشریت را نابود سازد. قصه از جایی شروع شد که نژاد پرداتورها پیش از ظهور بشریت به زمین آمدند و به انسانها یاد دادند چگونه اهرام را بسازد. در سطح با اثری مشابه دو فیلم اخیر شان بیکر مواجه میشویم؛ آثاری که همزمان ترکیب متعارضی از شادی و ناامیدی را داشتند: نوعی از فیلمسازی پرشور که مشاهدات اجتماعی ملتهبی را پیش چشم مخاطبان قرار میدهد. تد باندی با بازی زک افرون دائما بر این امر پافشاری میکند که بیگناه است اما چندی نمیگذرد که لیز مجبور میشود تا با واقعیت کنار بیاید.
در این فیلم قاتل سریالی، لیلی کالینز، جان مالکوویچ، جیم پارسونز، جفری داناوان، دیلن بیکر، تری کینی و هیلی جوئل اوسمنت هم در کنار افرون به ایفای نقش پرداختهاند. در این فیلم بینظیر که قتلهای وحشتناک یک قاتل سریالی بیرحم را به تصویر میکشد بازیگران بزرگی همچون شارلیز ترون، به ایفای نقش پرداختهاند. در این نسخه از «شب وحشت»، او به زیبایی موجودی را به تصویر میکشد که اگر فرصتش را پیدا کند شما را یک لقمهی چپش خواهد کرد و آنقدر موذی است که تا آخرین لحظه نمیگذارد به نیت شومش پی ببرید. بهمین زبان است که هنوز مینویسیم و ترجمه میکنیم باین طریق زبان مطبوعات فارسی در همین دوران براهی افتاد که اگر بصحت و دقت وامانت بیشتر دنبال بشود مسلماً بننا ووسمت خویش افزوده است. نکتهی دیگر اینکه همهی اطلاعات لازم برای درک قصه و فهم خصوصیات شخصیتها از طریق همین کنشهای موجود در قاب به بیننده منتقل می شود و او بدون سردرگمی فیلم را تا پایان تماشا میکند. با استفاده از ثروت و هوش خود بهتدریج شهر را از شر خلافکارانی مانند کارمین فالکونی و دکتر کرین (مترسک) پاکسازی میکند. گرچه فیلم لحظاتی دارد که مستعد دامن زدن به احساسات سطحی است اما ژبانیچ با چیرهدستی از چنین رویکردی اجتناب کرده.
در واقع میشود گفت اساسا فیلم از شفافساختن وجوه گوناگونش اجتناب دارد. گرچه نمیتوان کتمان کرد که پل شریدر بیش از آن که کارگردان بزرگی باشد، فیلمنامهنویس بزرگی است اما بالاخره کمی از آن ذوق و قریحه همیشه در فیلمهای خودش هم پیدا میشود و البته جهانبینی منحصر به فردی هم دارد که او را صاحب طرفدارانی در سراسر دنیا میکند. دنیا با بازی آزیتا حاجیان هم در ترکیه ساکن است که نمیتواند به ایران برگردد. با توجه به این که فیلم قبلی نایت یعنی «لاک» تریلر جذابی از کار درآمد انتظار میرود که شاهد فیلم خوبی باشیم. بازیهای ذهنی جذابی بین کاراگاه و مجرم داستان میبینید. فیلم پدر موفق شده به توازن ظریفی میان نوعی قصهگویی روایی ذهنی و به کارگیری لحظات پریشانکننده مستقیم و تند و تیز در فیلم دست پیدا کند. مانند دنبالههای ترساننده، فیلم برکه گرگ 2 نیز بر پایه فیلمی با بودجه پایین ساخته شده و با وجود تولیدی پیشرفتهتر، از خشونت خاص و تند و تیز خود برای رسیدن به بودجه بیشتر کاسته نشده است. سلیگمن خود فیلمنامه را به رشته تحریر درآورده و از این نظر هم باید اذعان داشت که با فیلمنامهای بسیار حرفهای و حسابشده طرفیم که در عین پیچیدگی، واجد نوعی پوچی خندهدار و شوخیهای تند و تیز کوچک است.
بسیاری از تولیدکنندگان مستقل انیمیشن بعدها وارد صنعت حرفهای انیمیشن گردیدند. او هم خوش قیافهتر از آن است که برای این نقش مناسب باشد و هم خالی از زمختی یک مرد وا دادهی تگزاسی است. در دوران شووا (دوران پادشاهی امپراتور هیروهیتو) تمایل به سرمایهگذاری بر روی یک فیلم موفق با یک دنباله وجود داشت. این سرمایهگذاری هنگفت با حضور بازیگران مشهوری همچون پرویز پرستویی، پژمان بازغی و هدیه تهرانی و سعید راد بعد از سالها حضور روی پرده سینما نتیجه یکی از تعاملهای سینمایی با دولت در دوران اصلاحات بود. مسعود فراستی منتقد سرسخت سینما که به همین سرسخت بودن معروف است، از فیلم Now You See Me تعریف کرده و آن را جزو بهترین فیلمهای ژانر خود معرفی کرده است. سپاس از لطف و محبتی که به ما دارید سعی کردیم در کلیه ژانرها فیلم های خارجی معرفی نماییم. اگر عادت کردهایم که سینمای حماسی را با فیلمهای عظیم و پر از سیاهی لشکر بشناسیم، مل گیبسون این کار را با یکی دو شخصیت همیشه در حال فرار میسازد و این همه به لطف قطبهای کاملا متضادی است که خلق کرده است. فیلمهایی که پس از پایان اکرانشان در سینما، از تلویزیون پخش شود را «فیلم سینمایی» میگویند و اگر از ابتدا فیلمی را مختص تلویزیون بسازند و ربطی به سینما نداشته باشد، به آن «فیلم تلویزیونی» میگویند.
با این حال، ماکسیمیلیان شل (Maximilian Schell)، یک بازیگر نسبتا جدید بود که با بازی در نقش هانس رولف از پخش تلویزیونی اوریجینال Playhouse 90 جایزه اسکار را برای ایفای نقش درخشانش بدست آورد. دهه 70 میلادی با توجه به موفقیت ایالات متحده در عرضه فضا با فرود بر روی ماه و ساخت سفینه های پیشرفته ای چون آپولو 13 روی بسیار خوشی به فیلم های علمی تخیلی نشان می داد. اما به دلیل تمرکز روی خانوادهی سلطنتی، یکی از بهترین فیلم های تاریخی به حساب میآید. شهری که در آن نفرت، بدگمانی، اضطراب و خشم میان شهروندانش فراوان به چشم میآید و تصویری از یک فروپاشی اجتماعی اجتنابناپذیر را تداعی میکند. یعنی حتی در شهری مانند اصفهان هم که زبان فارسی حاکم بوده، زبان دربار ترکی باقی مانده بود. پس از حمله موجودات فرازمینی که تنها بهکمک صدا انسانها را شکار میکنند، یک خانواده با استفاده از زبان اشاره در سکوت زندگی میکنند، اما آیا میتوان همیشه ساکت ماند؟ تاکر گرین با این فیلم خود را به عنوان یکی از خوشآتیهترین فیلمسازان این سالها نشان میدهد و صرفا با دیدن گوش در برابر چشم به انتظار این خواهیم ماند تا از او آثار بیشتری ببینیم.
در دهه 1960 میلادی نیز با ورود کارگردانانی مانند آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchcock) و استفاده از مضامین ترسناک روانشناسانه، نوع دیگری از فیلم های ترسناک را پیش روی مخاطبان قرار دادند. او پیش از هر چیز در داستان خود خیل عظیم حملات هوایی دشمن در سال ۱۹۴۰ را پیشبینی میکند و سپس به ترسیم چندین دهه کشتار و بیماری میپردازد. درنتیجه، ما دید بهتری از هر دو طبقهی اجتماعی حاضر در کشتی و عملکرد آنها هنگام غرقشدن به دست میآوریم. نه. چونکه ما تحول تاریخی، اجتماعی و زبانشناختی در این هزار سال اخیر را در نظر نمیگیریم و فکر میکنیم همان شباهت و قرابتی که زمان طغرل و تیمور بین این ترکیها بود، حالا هم هست. فیلم Dr. Strangelove نامزد جوایز دستهبندیهای اصلی اسکار بود، اما با این حال موفق به بردن هیچکدام نشد. اینکه آيا هرگز به همدردی احساسی با او خواهید پرداخت یا نه یک مسألهی جدا خواهد بود، اما کارگردان «سقوط» برای به تصویرکشیدن هیتلر به عنوان یک انسان در بدترین شرایط خودش، لایق توجه ویژهای است. کیج به واسطهی کاراکتر بینظیری که دارد به زیبایی شخصیت مالی و فراز و نشیبهایی را که با آنها مواجه میشود به تصویر میکشد. در رفتار این زن ترکیبی از اندوه، تحقیر، احساس مالکیت و انتقامجویی به شکل همزمان مشاهده میشود و همین ترکیب است که اثر را پیچیده و دیدنی میکند.
یکی از نادرترین عناوین، فیلم «گودزیلا در برابر گودزیلای فضایی» است. فیلم بیگانگان به شکلی ماهرانه جهان انسانها در برابر زنومورفها را گسترش و بسط میدهد و در عین حال راههایی تازه برای نمایش وحشت حاصل از تقابل با این موجودات جهنمی مییابد. با این وجود، نیمهی دوم فیلم با سرعت بالایی که دارد، جذابیتهای بسیاری در خود جای داده و بازیگران نقشهای اصلی فیلم با عملکرد حرفهایشان باعث افزایش جذابیت اثر میشوند. یعنی همان موردی که از دید مخاطب عام باعث جدی گرفته نشدن فیلم شد، نه تنها نقطه ضعف فیلم نیست بلکه به شکلی ریزبافت به نقطه قوتش تبدیل میشود. این اولین برداشت آمریکایی از گودزیلا است، و به درستی به عنوان بدترین فیلم این فرنچایز شناخته میشود. فیلم موجودی را معرفی میکند که بسیار شبیه به گودزیلا است، و تنها فرقش این است که از فضا آمده. ↑ «برندگان سی و دومین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند». فیلم طبعاً تمام جوایز را در جشنواره فیلم فجر درو کرد و به رکوردی چشمگیر در تاریخ جشنواره فیلم فجر دست یافت. فیلم سینمایی «بندتا» (Benedetta) جدیدترین اثر پل ورهوفن است که امسال در جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۲۱ به نمایش درآمد.
ورهوفن بابت فیلم سینمایی او جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را به خود اختصاص داد. قبل از اینکه فیلمهای شماره 2 و 3 امید به موفقیت سهگانه انیمه «گودزیلا» را از بین ببرند، اولین فیلم آن، با نام «سیاره هیولاها»، حداقل بارقههای امیدوارکنندهای را نشان داد. آخرین کلمات او قبل از مرگ مکان بزرگترین گنج دنیا به نام وان پیس را نشان می دهد. از آخرین مثالهای این ژانر هم میتوان به فیلمهای Pacific Rim و Cloverfield اشاره کرد. بدون تردید «ماتریکس» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار تولید شده در هنر هفتم است و با اکرانش در سال ۱۹۹۹، انقلابی در ژانر اکشن و سایفای به وجود آورد. در این فیلم، جیمز وودز نقش جک کرو را بر عهده گرفت، رهبر گروهی از خونآشامهای قاتل که با جان والک با بازی توماس ایان گریفیث، دشمنی دیرینهای دارد. لورای خوش قلب و خوش ذات در سرمای سخت زمستان روانه این سفر ریلی طاقتفرسا شده اما در طول سفر متوجه میشود مجبور است کوپه شماره ۶ را با وادیم (با بازی یوری بوریسوف) شریک شود. 38- کوپه شماره ۶ (Compartment No.
خلاصه داستان: هیوا اکبری پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در بحبوحه جنگ، تصمیم میگیرد تا از مناطق جنگی و خانهای که در آن با همسرش زندگی میکرده، بازدید کند. روایت روزهای سخت زندگی صداپیشه یانگوم در ˝دورهمی˝». این فیلم بر اساس رابطهی واقعی عجیب و پیچیدهای ساخته شده که بین یک مامور اف بی آی و تد باندی که روزهای آخر عمرش را میگذراند شکل گرفت. «شیار 143» دومین تجربه کارگردانی نرگس آبیار بعد از فیلمی شخصیتر و تجربیتر، روایتی عاشقانه و تراژیک زنی است که تقریباً تمام عمرش را در انتظار بازگشت پسر مفقودالاثرش بوده است. «دختران تاریکی» محصول بلژیک، هنرمندانهترین و خلاقانهترین فیلمی است که بدین طریق ساخته شده است. خاطرات تسوگا فیلمی است که به یک معمای بازیگوشانه شباهت دارد (در واقع میتوان از نام فیلم شروع کرد که از طریق برعکس نوشتن نام ماه آگوست ایجاد شده است). «دوئل» از جمله فیلمهای جنگی ایرانی است که با قصهای حول محور خیانت و وطنپرستی با مایههای جنایی، فیلمی متفاوت است. «مرد خاکستری» صحنههایی با فیلمبرداری جذاب، سرعت بالا و اکشنهای خلاقانه دارد.
بهعلاوه فیلمبرداری هم به نحو منحصربهفردی انجام شده و سکانسهای اکشن هم تاثیرگذار هستند. آنا د آرماس بیشتر در فیلمهای اکشن به کار گرفته میشود، اما او بارها استعدادش را در ژانر درام هم نشان داده. فیلم “صخرهنورد” داستان گابریل “گیب” واکر، یک نجاتدهنده کوهستانی را روایت میکند که پس از یک حادثه تراژیک که منجر به مرگ دوستش سارا میشود، از کار خود کنارهگیری میکند. با خبر بودن از مرگ خود مفهومی واقعا ترسناک است. با توجه به هنرنمایی بینظیر کیج که به زیبایی توانست این خون آشام غمگین را به تصویر بکشد، «بوسه خون آشام» سزاوار کسب جوایز متعددی بود و باید به یک فیلم کلاسیک بینظیر تبدیل میشد. تام کروز در نقش لستات، خون آشام دیگری که همکار پیت است و کریستن دانست در نقش فرزند خواندهشان نقش آفرینی کرده و بازیگران مکملی از جمله آنتونیو باندراس، استیون ری و کریستین اسلیتر با بازی بینظیر خود توانستند فیلم «مصاحبه با خون آشام» را به فیلمی غنی و پرمحتوا تبدیل کنند.
نیل جوردن دوبار وارد ژانر خون آشامی شد و اگرچه فیلم «مصاحبه با خون آشام» شناختهشدهترین اثر او به حساب میآید، اما او یک فیلم خون آشامی دیگر هم در پروندهی کاریاش دارد که چندان شناخته شده نیست. ژانری که چندان در سینمای ایران باب نیست. موضوع دیگری که فیلم را به اثری فراتر از یک فیلم مبتنی بر تعقیب و گریز تبدیل میکند، رسیدن فیلمساز به جوهرهی سینمای حماسی با کمترین تعداد شخصیت است. این فیلم که در آن واقعیت با تخیل در هم آمیخته شده، مبتنی بر مستندات محققانی است که به سختی باور کردند لوکاس یک قاتل زنجیرهای است. خلاصه داستان: شارلوت (اینگرید برگمان) که پیانیستی حرفهای است، بعد از غیبتی هفت ساله برمیگردد تا دیداری دوباره دخترش ایوا (لیو اولمان) که به تازگی پسر چهارسالهاش را از دست داده و با همسر کشیشاش در خانهای دورافتاده در نروژ زندگی میکند، داشه باشد. او توانایی خودکار دست گرفتن را هم از دست میدهد و به همین سادگی زندگی حرفهای او به پایان میرسد. این تضاد از تقابل دو جلوهی زندگی سر چشمه میگیرد؛ از یک سو عشق و میل به زندگی در فرد فراری و ددمنشی و خشونت در میان تعقیبکنندهها. فیلم که با ظرافت از سالی به سال دیگر حرکت میکند توازن فرمی و خلاقیت همیشگی بیسابقهای را در تمام لحظاتش دارد که در میان آثار امسال حقیقتا بیسابقه است.
این فیلم خون آشامی جدید که داستانی تمسخر آمیز را دربارهی چهار خون آشام که با هم همخانه هستند روایت میکند از رویکردی جذاب و سرگرم کننده برای روایت داستان کلاسیکی به شیوهای مدرن و واقع گرایانه استفاده کرده است. با همهی اینها این زن تصمیم گرفت که یک خون آشام باشد، در حالی که بر اساس قانون این فیلم، تنها مردان میتوانند به خون آشام تبدیل شوند. عراقیها باید از سد یک پایگاه که شکل تنگه است عبور کنند که با مقاومت شدید نیروهای ایرانی روبهرو میشوند. رمبو پس از ورود به ویتنام و یافتن اسرا، تصمیم میگیرد آنها را نجات دهد و با نقض دستورات، به تنهایی وارد نبردی شدید با نیروهای ویتنامی و شوروی میشود. اول اینکه این تنها فیلم «گودزیلا» به غیر از فیلم اصلی است که به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده، و دوم اینکه این اولین بار است که گودزیلا در مقابل یک هیولای غولپیکر دیگر قرار میگیرد. اولین مبارزه بین کینگ کنگ و گودزیلا به طور شگفتانگیزی سومین فیلمی بود که گودزیلا در آن ظاهر شد. این فیلم به درد وقتی میخورد که دنبال یک شاهکار سینمایی نیستیم و میخواهیم فیلمی ساده تماشا کنیم و با تماشایش شبی دلچسب داشته باشیم.
او با درک احساسات و معنای عشق، عاجزانه امیدی را دنبال میکند که مردی که اولین بار به او گفته بود «عاشقت هستم»، ممکن است پس از گذشت سالهای زیاد، همچنان زنده باشد. حضور هاپکینز در این فیلم و ایفای نقش آنتونی یکی از بهترین کارهای او ظرف سالهای اخیر است. «تنگه ابوقریب» پر صحنههای جنگی است و یک واقعه تاریخی از روزهای پایانی جنگ را روایت میکند. صداهایی که در این مبارزات شنیده میشود، درست همان چیزی است که در خاطرات ملوانهای باقیمانده از این واقعه ثبت شده است. یکی از نقاط قوت فرنچایز «گودزیلا» این است که فیلمهای مختلف آن لحنهای مختلفی دارند و ژانرهای متفاوتی را شامل میشوند، و خود گودزیلا گاهی اوقات به عنوان شرور، قهرمان یا چیزی در این بین به تصویر کشیده میشود. در این فیلم گودزیلا به مصاف مگالون و گیگان میرود، اما خوشبختانه جت جگوار، یک ربات انساننما با قدرت فوقالعاده تغییر شکل هم به او کمک میکند. او در این مسیر با چالشهای بسیاری از جمله زمستانهای سخت، برخورد با قبایل بومی و تلاش برای بقا مواجه میشود.
در واقع میشود گفت فیلم درباره دو فرد کموبیش آواره و سرگردان متعلق به لایههای بالایی طبقه متوسط است که با نوعی ملالزدگی در استرالیای سالهای اخیر زندگی میکنند. فیلم “جرمایا جانسون” داستان یک کهنهسرباز جنگ مکزیک-آمریکا به نام جرمایا جانسون را روایت میکند که تصمیم میگیرد به کوههای راکی برود و زندگی یک کوهنشین را آغاز کند. داستان از دوران کودکی بروس وین آغاز میشود و با ترس از خفاشها و انگیزهای قوی برای مبارزه با جنایت در او ریشه میگیرد. سرگرد ویلیام کیج (تام کروز) در ابتدا تنها یک افسر روابط عمومی است که هیچ تجربهای از جنگ ندارد اما طی حملات بیگانهها به زمین، او ناچار به یادگیری آموزشهای نظامی میشود و در طول این مسیر خطیر باید با ریتا ورتاسکی (امیلی بلانت) همکاری کند. در سراسر «هجوم ربایندگان جسم» که یکی از ظریفترین، منحصر به فردترین و بهترین فیلم های علمی تخیلی آمریکایی به حساب میآید، فیلیپ کافمن به تصویرسازی سکانسهایی چند لایه و عمیق از لحاظ عاطفی میپردازد و باعث میشود تمام انتظارات واژگون شوند و از ترس ناخنهای خود را بجویم. نکتهای که قابل تامل است و البته چندان هم نمیتواند باعث دلخوری کسی شود؛ چرا که «یی یی» واقعا شاهکاری است به یاد ماندنی که پس از تماشایش مدتها با مخاطب میماند.
به نظر خندهدار میرسد، اما فیلم چندان سرگرمکننده نیست و حوصله بیننده را سر میبرد. این فیلم، داستان یک کشیش گناهکار را روایت میکند که نه تنها خون میخورد بلکه رابطهای پرشور را با یک زن آغاز میکند و در واقع میتوان گفت که این فیلم نه تنها از وجود صحنههای هیجان انگیز زیادی بهره میبرد بلکه به زیبایی ساخته شده است. ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام IMInternational وارد نشده است. ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام MightyThor وارد نشده است. ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ThorNewMexicoFilming وارد نشده است. کارگردانهای انگشتشماری وجود دارند که به فکر ساخت روزهای آخر زندگی یکی از بزرگترین هیولاهای تاریخ با نگاهی انسانی باشند. قسمت اول در کشاکش مرگ و زندگی بلا و کودکش سپری میشود و در آخر برای زنده ماندن بلا، او را به خونآشام تبدیل میکنند و کودکی نیمه خونآشام نیمه انسان به دنیا میآورد. میشود بدون اغراق ادعا کرد که آنتونی هاپکینز تکتک صحنهها و لحظههای فیلم را عمیقا به تصاحب خود درآورده و به همین دلیل حقیقتا شایسته اسکاری بود که به عنوان بهترین بازیگر نقش اصلی مرد دریافت کرد.
«گودزیلا در برابر مگاگیروس» بعد از «گودزیلا 2000» همه چیز را تکرار میکند و در دورانی جدید اتفاق میافتد که تمام فیلمهای گودزیلا را نادیده میگیرد، به جز فیلم اصلی 1954. گودزیلا با انبوهی از حشرات مبارزه میکند و در پایان با یک حشره بزرگ به نام مگاگویروس که یک هیولای دست کم گرفته شده است رو در رو میشود. پیتر کاسلو که یک مامور سابق نیروهای ویژه بوده، در فیلم پرسرعت و دلهرهآور «خبرچین» تبدیل به خبرچین افبیآی میشود و با یک خلافکار لهستانی در میافتد. فیلم شاعرانه تحسینشده محمدعلی باشه آهنگر یکی فیلمهای جنگی ایرانی است که پا را فراتر از جنگ میگذارد و نگاهی انسانی به نیروهای داخل جنگ میاندازد. این دو در مرحله دوم سعی به فرار به مرز ایران میکنند که نیروهای عراقی اینبار با همه امکانات در دسترسشان به دنبال آنها میباشند. A-7-6: مواد دارای شاخصهای پلاستیسیته بالا در رابطه با شاخص روانی و تحت تاثیر تغییرات حجمی زیاد. کارگردان نسبت خود با اثر را از همان ابتدا و شیوه تدوین صحنه آغازین مشخص میکند؛ در واقع میتوان ادعا کرد اثر دارای نوعی شفافیت اخلاقی است و به رسم معمول خوب و بد را آنچنان پیچیده نمیکند.
دیپول به دنبال فرانسیس میرود و در این بین با شخصیتهای دیگری مانند نگاتیو (نقش او توسط ادیسون گونزالس بازی شده است)، کلولس (نقش او توسط ستیفن لنگ بازی شده است) و وایر (نقش او توسط جینا کارانو بازی شده است) مواجه میشود. جدال آنها بر خلاف فیلمهای تاریخی که در این قارهی پهناور ساخته میشود فقط به غیرت و علاقه به آب و خاک خلاصه نمیشود بلکه ایشان آدمیانی هستند که از میل به قدرت و طمع کسب هر چه بیشتر آن برخورداند و همین فیلم را به همتایان مهم تاریخ سینمایی خود نزدیک میکند؛ پرداخت شخصیتهایی با تمام وجوه انسانی. نسبت به اشخاصی که به شرح مقررات این قانون مکلف به تسلیم صورت یا فهرست مشخصات راجع به مؤدی میباشند در صورتی کهاز تسلیم آن در موعد مقرر خودداری نمایند یا به خلاف واقع تسلیم نمایند جریمه متعلق عبارت خواهد بود از پنج درصد درآمدی که فهرست آن تسلیمنشدهاست و یا کمتر قید شدهاست.
این فیلم داستان پرم و سومان، دو جوان از طبقات مختلف اجتماعی را روایت میکند که بر خلاف همه اتفاقات پیش آمده، عاشق یکدیگر میشوند. این نگهبان هر بار پیش از آنکه دوربین اسلحه را روی فردی نگه دارد باید به این فکر کند که کشتن یک انسان چقدر میتواند برای اهداف شخصی مفید باشد. مایکل ریچارد پلامن (به انگلیسی: Michael Richard Plowman) زاده ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۵ آهنگساز موسیقی متن فیلم و ارکستر بریتانیایی است؛ و از آهنگسازی او میتوان در فیلم جایی پرت برای مردن، قرارداد کشتن، در برابر اسلحه، شکار برای کشتن و دیگر فیلمها اشاره کرد. سالیری به زنی علاقه دارد که نزد خودش موسیقی میآموزد اما آن زن موتسارت را تحسین میکند. در صورتیکه از زمانیکه سینما وارد ایران شد، موسیقی متن در تمام فیلمها بوده. نادری از کودکی در سالن سینما و تئاتر کار میکرد و با دیدن فیلم و نمایش، خواندن نقد فیلم و معاشرت با منتقدان، بهطور خودآموخته وارد دنیای سینما شد.
این ترکیب مادر موزیسین جنگرفته با فرزند نوازنده ناتوان جسمی به خاطر مادر، چشمهایتان را اشکین خواهد کرد و با یک پایانبندی غمانگیز و تلخ همراه با یک ترانه سوزناک به هقهق خواهد انداخت. گرچه فیلم ریتمی نسبتا آرام و غیرجدی دارد اما در قلب این اثر حال و هوایی گرفته و تا حدودی غمانگیز در جریان است. او به خواستهها و امیال درونیاش بیش از گذشته میاندیشد و همزمان احساس میکند نارضایتیهای درونیاش هم در حال افزایش است. ۳۹ سال بعد و در سال ۲۰۳۵، فردی به نام جیمز کول، مأمور میشود تا به گذشته بازگردد و منشأ این ویروس را پیدا کند. گلادیاتور داستان یک فرمانده ارتش رم باستان، مکسیموس دسیموس، را نشان میدهد که با خیانت امپراتور فاسد رم، تبدیل به یک گلادیاتور میشود. در واقع او که در آن زمان، یکی از پنج عضو اصلی واحد تحلیل رفتار (BAU) بود از باندی خواست تا حالا که چیزی به اعدامش نمانده جزئیات قتلهایش را با او به اشتراک بگذارد. هیچ جزئیات مشخصی از این ده روز آخر زندگی هیتلر در دسترس نیست. به جز این، هر بیدقتی که این فیلم دربارهی زندگی شخصی کاراکترهایش (مسائلی که هنوز مبهم هستند) داشته باشد، با به تصویرکشیدن سیاستهای مهیب زمان خودش جبران شده است.
مردمانی با خانواده، سرگرمیها، سنتها، موسیقیها؛ خلاصه کسانی که به اندازه آنها انساناند. ویلیام یوبانک از اولین فیلمی که سال 2011 ساخت به ژانر علمی-تخیلی علاقه نشان داد. به تدریج چنین تاکتیکی به یکی از عادات این نویسنده و کارگردان تبدیل شد و «عطش» اولین فیلمی بود که گرچه از همین استایل پیروی میکرد اما او را به قلمروی کاملا جدیدی میبرد. «رانالد اف. ماکسول» (Ronald F. Maxwell) کارگردان «گتیزبرگ» سعی کرده تا هر دو جبههی این نبرد، که در چنین موقعیت وحشتناک و خارج از تصوری گیر افتادهاند، را به تصویر بکشد. اینجا هر دو طرف جنگ به پوچی این نزاع طولانی میرسند. شاید حضور یک اثر دو قسمتی در این لیست تقلب به نظر برسد اما صخره سرخ را در واقع باید یک فیلم در نظر گرفت که به دلیل طولانی شدن زمان آن، به دو قسمت تقسیم شده است. البته این آمار شامل قسمت هشتم و همین طور فیلم هابز و شاو نمیشود.
۴ - مزایای مذکور در بند یک تبصره ماده ۴ در محل کارگاه به طور کلی و کلیه مزایای نقدی کارگران. تبصره - در صورتی مؤدی قبل از انتقال مال مذکور از طرف وزارت دارایی به غیر حاضر شود که عین مال را با پرداخت بدهی قبلی و زیان دیر کردمتعلق تا تاریخ پرداخت مسترد دارد وزارت دارایی مکلف است ملک مزبور را مسترد دارد. آپوکالیپتو روایت فرار بیوفقهی یک جوان بومی در قارهی آمریکای قبل از اشغال توسط اروپاییها، از دست مردمان خونخوار خودی است. در این جا هم مانند آثار شاخصش، مردی در مرکز درام قرار دارد که از چیزی در گذشتهی خود فرار میکند و قرار گرفتن در موقعیتی باعث میشود که به اجبار با آن گذشته روبهرو شود و این بار سعی کند که پیروز از میدان نبرد خارج شود. هر دو اثرر مهمترین سکانسهای نبرد باستانی بیست سال گذشتهی سینما را در خود جای دادهاند و چندتای آنها به قدری پرجزییات پرداخت شده که سختگیرترین مخاطب را هم راضی به خانه بفرستد.
از آن سو فیلمهایی مانند ساحره (the witch) که داستان آنها در گذشتهی دور میگذرد اما به شکل واضحی ذیل ژانر دیگری (در اینجا ترسناک) قرار دارند، تاریخی به حساب نمیآیند. میدانیم که در گذشتههای دور حتی درباریان و افراد طبقهی اشراف جامعه قاشق و چنگال نداشتهاند و با دست غذا میخوردند یا میدانیم که خیابانهای آن دوران به تمامی سنگ فرش نبوده و حتی معابر قصر پادشاهها پر از گل و لای بوده است. این فیلم مدت زمانی برابر با 2 ساعت و دقیقه داشته و توسط ویلیام فریدکین (William Friedkin) کارگردانی شده است. آنها خون و نکبت طبقهی فرودست را در برابر درخشش و لذتهای اشرافی به تصویر میکشند. هرگونه عدم تطابق اتفاقات فیلم با واقعیت، در برابر نمایش اردوگاههای کار اجباری شهروندان یهودی، بسیار کمرنگ میشود. ظاهراً در میان این همه اختلاط قومی و عدم امکان ریشه یابی مشخص قومی برای کردهای معاصر در دوران باستان، بهترین راه، باز مراجعه به زبان کردی و بررسی آن از نگاه زبانشناسی تاریخی و مقایسهای است (۸).
تحصیل زبان پدری و یا هردو زبان مادری و پدری هم باید ممکن باشد و در صورت امکان در مدارس ارائه شود - و بهمین صورت تحصیل هر زبان که هر کس میخواهد. هرگاه به خود مؤدی دسترسی پیدا نشود اوراق مالیاتی باید در محل سکونت یا محل کار او به یکی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغگردد مشروط بر این که به نظر مأمور ابلاغ سن ظاهری این اشخاص برای تمیز اهمیت اوراق مورد ابلاغ کافی بوده و بین مؤدی و شخصی که اوراق رادریافت میدارد تعارض منفعت نباشد. ممیز مالیاتی مکلف است پس از تسلیم اظهارنامه از طرف وراث یا نماینده قانونی آنها در صورت درخواست کتبی ظرف پانزده روزگواهینامه موضوع ماده ۱۹۳ را صادر و به مؤدی تسلیم نماید این گواهینامه فقط از نظر صدور برگ حصر وراثت معتبر است لیکن صدور گواهینامهموضوع مواد ۱۹۴ و ۱۹۵ موکول به تصفیه حساب مالیاتی یا تقسیط آن میباشد و در غیر این صورت ممیز مالیاتی باید نسبت به قسمتی از ماترکمعادل مالیات متعلق به تشخیص خود از صدور گواهینامه مزبور خودداری کند. هرگاه مؤدی مالیات قطعی شده خود را ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ برگ قطعی پرداخت ننماید اداره دارایی به موجب برگ اجرایی به اوابلاغ میکند که ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ کلیه بدهی خود را بپردازد یا ترتیب پرداخت آن را با دارایی بدهد.
لورا تصمیم دارد برای دیدن سنگنگارههایی با قدمت هزاران سال یک سفر سخت جادهای را پشت سر بگذارد و به مورمانسک برسد. وادیم یک مرد جوان بینزاکت و الکلی است که قصد دارد برای کارکردن در معدن به مورمانسک برود. یعنی اگر آن دوران تاریخی را حذف کنی، کل فیلم بیمعنی شود و موجودیتش زیر سؤال برود. در نهایت جدا شدن او از پروژهی فیلمهای مارول باعث شد که او به سراغ این داستان کوتاه برود و فیلمش را بسازد. اثری نسبتا کوتاه (72 دقیقهای) که اتفاقات آن به شکل محدودی صرفا در محل مدرسه رخ میدهد و دوربین همواره از نقطه نظر کودک و زاویه دید او جهان را به تصویر میکشد (حتی از نظر ارتفاع قرارگرفتن دوربین). در همین خصوص انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) به عنوان معتبرترین صنف فیلم کوتاه در کشور، به صورت شفاف از کارگردان به عنوان مالک معنوی فیلم نامبرده است. «جیمز گولدمن» (James Goldman) کارگردان با استفاده از داستانهای واقعی به خوبی نشان داد که چگونه یک حرکت اشتباه، نتایج مصیبتباری با خود میآورد. داستان فیلم درباره یک درامر هوی متال است که با شروع فرایند از دستدادن شنواییاش وارد دورهای از سقوط میشود.
فیلم سینمایی «شمارندهی کارت» که نامهای شناختهشدهای چون اسکار آیزاک و ویلم دفو را در میان عوامل خود دارد داستان قماربازی را روایت میکند که زندگیاش را در رفتوآمد میان کازینوها سپری میکند اما با مرد جوانی روبهرو میشود که از او برای انتقامگرفتن از یک سرهنگ ارتش کمک میخواهد. عوامل سازندهی «تایتانیک» معتقدند با بودجهی بالا و تکنولوژی ۴۰ سال پیشرفتهتر، فیلم بهتری ساختهاند. درام عاشقانه Casablanca در سال ۱۹۴۲ با حضور هامفری بوگارت و اینگرید برگمن با محوریت یک مهاجر بدبین آمریکایی ساخته می شود که باید تصمیم بگیرد آیا می خواهد به معشوق سابق و دوست پسر فراری اش برای فرار از دست نازی ها در مراکش تحت نفوذ فرانسه کمک کند یا نه. این فیلم بهخاطر تکنیکهای خاص تصویربرداری جنگی در زمان ساختش نیز باید مورد ستایش قرار بگیرد. «دستهای سنگی» دربارهی زندگی یک بوکسور پانامایی به نام «روبرتو دوران» است که بهخاطر مشتهای افسانهایاش، لقب «دستهای سنگی» را از آن خود کرده. دسالوو در کودکی زندگی بسیار سختی داشت و در نهایت به انسانی شیطان صفت تبدیل شد.
در نهایت او آنقدر تحقیق کرد تا توانست هانسن را دستگیر کند. «اتوبوس شب» به درستی توانست نگاه ضد جنگ را به مخاطب القا کند و زشتیهای جنگ را تبدیل به دوستی دو ملت فارغ از سیاستهای خصمانه رژیم بعث کند. فیلمساز فیلم آنقدر باهوش است که توانسته به واسطهی دیوید تننت اندکی از وحشت موجود در فیلم بکاهد و فارل هم به درستی از مهارتهای بازیگری خود برای تبدیل شدن به خون آشامی اغواگر استفاده کرده است. «جوزف ویلسمیر» (Joseph Vilsmaier) با تمرکز روی تعداد اندکی سرباز که مدام درمعرض حملههای واقعی بودند، صحنههای وحشتناکی را برای یکی دیگر از بهترین فیلم های تاریخی به تصویر کشیده است. این فیلم خون آشامی جدید جوردن، فیلمی فمینیستی و اندکی پیچیده است. کاسمانن ساخت آثار بلند داستانی را سال ۲۰۱۶ با کارگردانی فیلم «شادترین روز زندگی اولی ماکی» (The Happiest Day in the Life of Olli Mäki) آغاز کرد؛ فیلمی که در بخش نوعی نگاه جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۱۶ هم به نمایش درآمد و جایزه بهترین فیلم این بخش جشنواره را تصاحب کرد. بهترین فیلم های جاسوسی تنها بهمنظور سرگرمی ساخته نمیشوند، بلکه هرکدام از آنها بخشی از واقعیت زندگی ما را بهتصویر میکشند؛ آنها نگرشی عمیقتر نسبتبه دنیای پیچیده زندگی اطرافمان به ما ارائه میدهند و مفاهیمی مانند وفاداری و خیانت را در طول ساختار روایی خود بررسی میکنند.
ادگار رایت و سایمون پگ و نیک فراست، در کنار هم بخشی از خاطرات خوش ما از سینمای کمدی در قرن حاضر را شکل دادند. شاید فیلم احساسی ضد جنگش به مذاق بعضیها خوش نیاید اما یکی از فیلمهای فراموشنشدنی سینمای جنگ ایران را از خود به یادگار گذاشته است. یکی از ویژگیهای مهمی که این فیلم را از سایر آثار موجود در لیست فیلمهای قاتل سریالی متمایز میکند این است که «شماره 10 محله ریلینگتون» به روایت اعدام اشتباه تیموتی ایوانز به جای کریستی هم پرداخته است. بااینحال، استفاده از ویژگیهای معمولی «آبراهام لینکلن» چیزی است که نماینگر شخصیت او شده است. چیزی که کمتر در چنین فیلمهایی شاهدش هستیم. چیزی که اکثر مردم از «لینکلن» در ذهن دارند یک سخنران عالی و مردی مهربان است که همیشه دربرابر رقیبانش میدرخشید. مردم محلی در مقابل سرمایهداران، ارتباط و نزدیکی با حیوانات، خوابیدن در فضای آزاد و باز و تحقیر بیگانههراسی و حتی نوعی نگاه بدبینانه نسبت به سرمایهگذاریهایی که سرمایهداران در چنین مکانهایی میکنند. راستش را بخواهید فقط دوست دارم مردم شاد باشند…
اگر فکر میکنید فقط مردان هستند که میتوانند دست به اعمال خشونت آمیز بزنند و مرتکب قتلهای فجیع شوند، حتما تا به حال نام آیلین وورنوس به گوشتان نرسیده است. اگر فیلمهای جان وین اشتهای شما را برای فیلمهای وسترن روشن نکنند، مطمئناً فیلمهای کلینت ایستوود این کار را خواهند کرد. بهترین فیلمهای «گودزیلا» تمایل دارند بین درام و اکشن تعادل بهتری برقرار کنند، و بیتوجهی به این جنبه از داستان در«سلطان هیولاها» باعث میشود تا حدودی ناامیدکننده شود. یورش تندروها در مواردی باعث نگرانی میان بازیگران و سینماگران ایرانی این دوره بوده است. منتقدین نیز نقدهای مثبتی برای آن نوشته و در میان 105 نقد فیلم در وبسایت راتن تومیتوز، 81% آنها نقد مثبت ارزیابی شده است. میتوان گفت که «شیر در زمستان» تمام این جنبههای مثبت را در خود ندارد. از جمله این صحنهها میتوان به سقوط هلیکوپتر اشاره کرد. «روز سوم» برداشتی آزاد از یک مستند درباره سقوط خرمشهر است که بیشتر از مایههای جنگیاش به خاطر درونمایه ملودراماتیک و عاشقانهاش و به خصوص نمایش رنج انسان به اثری شاخص تبدیل شد. «روز حساب» که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، دنبالهای بر فیلم «سرباز جهانی: بازسازی» محصول سال ۲۰۰۹ است و حال و هوایی شبیه به یک فیلم ترسناک روانگردان به سبک جیسون بورن دارد.
زلر کارگردان تازهکار فیلم پدر اثرش را بر اساس نمایشنامهای که خودش پیش از این نوشته و به همین نام منتشر کرده بود ساخته است. گرچه او در مصاحبهای گفت پیش از این فیلم لومت را ندیده بوده است. شباهتهای فیلم به فیلم دهه هفتادی سیدنی لومت «بعدازظهر سگی» هم یکی دیگر از انتقاداتی بود که به حاتمیکیا وارد کردند. » اقتباسی خوبی از فیلم درخشان لومت است. سریال آخرین بازمانده از ما به کارگردانی جاناتان نولان، اقتباسی از بازی ویدیویی محبوب به همین نام است. همپتون برای فیلم «روابط خطرناک» (Dangerous Liaisons) جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را گرفته و نوشتن فیلمنامههای متعددی چون «یک روش خطرناک» (A Dangerous Method) به کارگردانی دیوید کراننبرگ را هم در کارنامه دارد. تاکر گرین کارگردان این فیلم سینمایی، نمایشنامهای از میان آثار خودش را تبدیل به فیلمنامه کرده است. این فیلم مسحورکننده از کارگردان گرجستانی دئا کولومبگاشویلی هرگز دقیقا به این سوال پاسخ نمیدهد. بعد از آنکه M رئیس وی در سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا برای نابودی بلوفلد و حمله به مرکز او باند را حمایت نمیکند، وی با کمک دراکو به مرکز حمله میکند و تشکیلات بلوفلد را منهدم و تریسی را آزاد میکند.
سرانجام معاویه با سپاهی به فرماندهی عبدالله بن عامر به سوی مدائن راه افتاد. فضای مرطوب استوایی، سرخپوستهایی که به زبانی منسوخ صحبت میکنند، دژخیمانی که راه نجات خود و قبیله را در قربانی کردن دیگران به پای خرافات خود میدانند و در نهایت قربانی شدن یک عشق سوزناک زمینه را برای آن نمای مهیب پایانی آماده میکند. با این حال، هرگز به نتیجهی مطلوبی نمیرسد، بنابراین در نهایت از آنجایی که ممکن است از تماشای هرچه فیلم «گودزیلا» است ناامید شوید، «سیاره هیولاها» واقعا ارزش تماشا کردن ندارد. کیت و راندال، با همکاری دکتر اوگلتورپ (راب مورگان)، یک کمپین اطلاعرسانی عمومی راهاندازی میکنند. «هیولا» یک فیلم جنایی زندگینامهای در میان فیلمهای قاتل سریالی است که به نویسندگی و کارگردانی پتی جنکینز ساخته شده است. در حقیقت فیلم «فوقالعاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» با اقتباس از کتاب زندگی من با تد باندی اثر الیزابت کندال ساخته شده و در کل این اثر توانست میان فیلمهای قاتل سریالی نزد مخاطبان به محبوبیت بالایی دست پیدا کند. “مجنون” بنا به نظر برخی منتقدان، به عنوان یکی از ده فیلم برتر ایرانی به شمار میرود که به زندگی و تلاش شهدا و سرداران، به ویژه شهید منصور ستاری و شهید محمد بروجردی، میپردازد.
در فیلم فریاد بزن ماچو او نقش یک سوارکار نمایشی بازنشسته و ازکارافتاده را بازی میکند که به تگزاس میرود تا نوجوانی بدسرپرست را از مادرش پس بگیرد. ویرات با تشکیل یک تیم، تلاش میکند تا شهر خود را از این تهدید نجات دهد و جلوی فاجعهای بزرگ را بگیرد. همزمان، خوان پابلو روک، جاسوس دیگریست که با نامزدش آنا د آرماس درگیر حلکردن چالشهای زندگیاشان هستند. در اواخر دهه شصت و سالهای دهه هفتاد و دوران اصلاحات وقت پرداختن به وضعیت کشور و هر آنکه در جنگ نقشی داشته، در دوران پسا جنگ بود؛ آثار شاخصی در این دوره از سینماگرانی که در تمام طول مسیر حرفهایشان دغدغه جنگ داشتهاند، تولید شده است. هیولا یکی دیگر از فیلم های درباره قاتل زنجیره ای است احتمالاً تاکنون شنیدهاید که یک بازیگر در نقشی که بازی کرده است، قابل تشخیص نیست. واقعهای بسیار مهم در تاریخ ایران که نقشی سرنوشتساز در پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق داشت. اما قبل از رسیدن به فیلمها باید یک موضوع را روشن کنیم: آیا هر فیلمی که به واقعهای تاریخی اشاره داشته باشد را میتوانیم ذیل ژانر تاریخی در نظر بگیریم؟