من ریشه های یهودی به من آموخت که شما نمی توانید اجتناب از گذشته

در چند روز گذشته میان این جهانی حساب با نژادپرستی و سفید برتری من شده است خواندن محاسبات توسط مریم Fulbrook. خلاصه آن 500 یا صفحات به یک جمله احتمالا کار می کند زیانی اما آن را تا حد زیادی در مورد چگونه بسیاری از سران نازی ها قادر به فرار از عدالت پس از جنگ.

عبور از این کتاب افتاده در من وقتی که من برای اولین بار آن را بخوانید و در عین حال به leave me alone. این نگرانی یک نگهبان در تربلینکا اردوگاه کار اجباری شناخته شده به عنوان Sepp که با توجه به خاطراتی از بازمانده Jankiel Wiernick "در زمان خاص لذت در شکنجه کودکان". به عنوان آنها ایستاده بود وحشت زده می کرد توسط مادران آنها در حال انتظار برای با گاز کشته, Wiernick به یاد می آورد که Sepp "خواهد غالبا ربودن یک کودک از دستان زن و یا پاره کودک در نیمه و یا گرفتن آن را به سر و صدا سر خود را در برابر یک دیوار و پرتاب بدن به دور است."

وحشت از هولوکاست آنقدر گسترده شده است و تصاویری از آن پس در همه جا حاضر است که می توان آن را سخت به درک. شاید به همین دلیل است که این توضیحات با تمام این خشونت بازدید خیلی سخت است. شما نمی توانید تصور کنید که شش میلیون مرده اما شما می توانید تصور کنید یک قتل کودک است.

نوشتن در اوایل تابستان سال 2020 حوادث 1940s به نظر می رسد اخیر بیشتر از آنها قبلا. نظم اعمال شده پس از جنگ به نظر می رسد به فرو ریختن. تصاویری از خشونت دولتی تقریبا ثابت در رسانه های ما. عوامفریبی سیاسی و افراد متعصبی احساس می کنید قادر به صحبت می کنند ذهن خود را و برخی از قدرت.

اما دلیل عبور از Fulbrook کتاب ماند با من است نه فقط به لحظه ای که در آن من آن را بخوانید و همچنین به دلیل کمتر ملموس نیروهای.

اعضای خانواده من درگذشت در هولوکاست. به احتمال زیاد آنها به قتل رسیده توسط واحدهای سیار كشتار خاصی کشتار تیم ملی که به عنوان ارتش آلمان پیشرفته نسبت به روسیه رفت و به شهرها و روستاها در سراسر شرق اروپا کشتار شهروندان یهودی و دیگران تلقی شایسته نیست از زندگی توسط نازی ها. در سال 1937 من بزرگ پدر بزرگ خایم Sandler, سفر از انگلستان به زادگاه خود را از Ludza لتونی در تلاش برای متقاعد کردن خانواده اش به دور آمده با او. آنها خودداری کرد.

پس از جنگ جد بزرگ من هرگز صحبت در مورد دهه 1930 و یا در مورد حوادث بود که به رهبری او را به فرار به انگلستان با برادر کوچکترش یونس در سن 16 در مدت کوتاهی قبل از جنگ جهانی اول. او جذب شده است. او یک فصل بلیط لیدز یونایتد و صحبت به زبان انگلیسی فقط با یک اثری از خود در اروپای شرقی لهجه طولانی در خود نرم یورکشایر با مته سوراخ کردن.

پسر او و پدر بزرگ من Max, تاسیس موفق خیاطی, کسب و کار, ازدواج کردم و صاحب دو دختر. این تیره پوست مرد یهودی را بازی گلف با امثال همین Revie و بنی هیل در محلی بدون محدودیت, باشگاه سرمایه گذاری در یک نا امید کننده اسب مسابقه و قرار دادن یک درخت کریسمس در خانه هر سال است. حتی هنوز هم هر هفته او و همسرش پم را به فرزندان خود را به خانه اقوام مختلف همه در اطراف تمام وصله های کوچک از لیدز پس از فرار در لهستان و لتونی در دهه های قبل برای شب جمعه شام.

خانواده من شد ، و همچنین به عنوان که آنها یهودی بودند لیدز هواداران که عاشق بیلی Bremner, و منتظر به عنوان به زودی به عنوان تامی کوپر theme song آمد در تلویزیون.

نویسنده جیمز بالدوین که کار آمده است به یک منبع الهام بخش و قدرت بسیاری به تازگی نوشت: در رمان خود جیووانی اتاق: "مردم نمی توانند متأسفانه اختراع خود را مهار مطالب خود را از دوستداران و دوستان دیگر از آنها می تواند اختراع خود را پدر و مادر است. زندگی می دهد و این نیز طول می کشد آنها را دور و مشکل بزرگ این است که می گویند " بله " به زندگی است."

امروز بریتانیا می یابد خود را در یک لحظه آن را آماده برای. ما دروغ در مورد تاریخ ما به عنوان یک ماده عادت کشت blindspots و کار بر روی آنها را تا زمانی که مسدود کردن تمام نور است. ساخته شده است یک برنامه درسی ملی است که نادیده اردوگاه های کار اجباری از جنگ بوئر, سرکوب قیام مائو مائو و تجارت برده به نفع بی پایان بحث از قهرمانان انقلاب صنعتی و جنگ جهانی دوم و فرار از زندان.

این جهل تاریخی است که اجازه می دهد تا نخست وزیر حمل خود را مانند یک نسخه کارتونی از قهرمان خود وینستون چرچیل و جشن گرفته می شود و به همین دلیل در سال 2016 جانسون قادر به برنده شدن در اتحادیه اروپا همه پرسی در جزر و مد از نوستالژی برای نتیجه روز از امپراتوری.

که است که می گویند که بریتانیا است منحصر به فرد در هر تاریخی خود را بد یا شکست خود را به اذعان به آن است. آن است که یک کشور مانند بسیاری دیگر در آن است که نوشتن جمعی از تناقض و نفاق. تصور جامعه سیاسی برجسته بخش هایی از خود را دوست دارد و نادیده گرفتن قطعات آن نه در جان امیدوارم که در ادامه می توانید آن را در چیزی نزدیک به شکل کنونی آن.

نخست وزیر توییتی در اوایل این ماه: "مجسمه ها در شهرهای ما و شهرهای کوچک قرار داده شد تا با نسل قبلی است. آنها تا به حال به عبارات مختلف برداشتهای مختلف از درست و نادرست". شما اغلب با شنیدن این استدلال که ما نباید با قرار دادن اخلاق در قرن 21 در آمار و ارقام از گذشته به عنوان اگر اطناب وجود نداشت در قرن 18 و هیچ ضد نازی ها در دهه 1930 ،

زمان به تنهایی نمی بوجود امدن بیشتر اخلاق است. افراد قدرتمند نیست فقط به تصمیم گیری بهتر خواهد بود. مبارزه برای civilise جامعه به اذعان همه ما حقوق بشر است که همیشه ساخته شده بر روی پشت کسانی که قربانی به ایجاد یک دنیای بهتر.

سیاسی اختلاف در بریتانیا در سال های اخیر با Brexit و استقلال اسکاتلند از بریتانیا است احساس مانند یک نقطه عطف است. لحظه ای که از آن ما دیگر نمی تواند مانند قبل ادامه. عنوان انگلیسی ها ما نیازی به انکار کردن تاریخ ما است. به جای آن ما نیاز به آن را یاد بگیریم. همه آن را. ما نیاز به راحتی با نکات دقیق وظریف. ما نیاز به اذعان رنج می برند. به برگزاری دو واقعیت در سر ما در همان زمان. بریتانیا انجام پایان دادن به برده داری در آن سرزمین در سال 1833 اما این اجازه را به شکوفا برای قرن ها قبل از آن.

این امکان وجود دارد که بدون وینستون چرچیل که بالاتر از همه دیگران به نظر می رسد برای تعریف فعلی ما بحث ملی انگلیس به رهبری appeasers و ضد کمونیست را خورده به نازی ها حتی قبل از اینکه جنگ شروع شد. به عنوان نویل چمبرلین اقدام به صلح با هیتلر در سال 1938 چرچیل هشدار داد از آسیب حملات هوایی می تواند باعث لندن و لابی فرانکلین روزولت برای کمک در جنگ او به رسمیت شناخته شده به عنوان اجتناب ناپذیر است.

چرچیل نیز متعهد نژادپرستانه که یک بار اعلام کرد: "من نفرت سرخپوستان. آنها یک وحشی به مردم با یک وحشی به دین است." او تصمیم به رد درخواست برای منحرف کردن غذا سهام به هند در طول جنگ منجر به مرگ و میر بیش از یک میلیون نفر در قحطی بنگال از سال 1943.

همه این حقایق برگزار می شود با هم در همان زمان و هنوز هم ایجاد یک روایت منسجم. این داستان از بریتانیا. آن را یکی از فجایع قرن 20 که یک مرد مانند چرچیل خواهد آمد به روشنی کمتر از دو شر. این است که چگونه آن را معلوم شد.

این یک ناراضی واقعیت زندگی است که تعداد کمی از ما را انتخاب کنید به طور کامل چگونه ما در حال حاضر به جهان است. حتی با لوکس می آید که با داشتن پوست سفید وجود دارد چیزهای دیگر در مورد ظاهر من است که به من دور: من ضخیم فرفری است که همان پدربزرگ من, و من نیاز به صحبت با دست من است بی شک سامی.

هویت من نیز تشکیل شده توسط دانش است که من بسیار وجود و این که مردم من را بیشتر دوست دارم از صمیم قلب, گره خورده است تا با رویدادهای گذشته. اگر بریتانیا تا به حال خورده در طول جنگ جهانی دوم, من می خواهم در تمام احتمال, وجود ندارد. بسیاری از جد بزرگ من داستان نمی خواهد یا نه. غم آمد که با اجداد من امتناع از ترک در سال 1937 خواهد ضرب شده اند. جهان بدتر خواهد بود. این رنگ من درک آنچه در آن به معنی یک فرد و متعلق به این جامعه ملی.

همه ما حمل متعدد قرار گرفته است. هیچ یک از ما به طور انحصاری انگلیسی در راه همان است که هیچ یک از ما می تواند به کاهش هر چیزی. چالش برای همه ما به عنوان افراد و به عنوان یک جمعی است که به نگه داشتن از همه چیزهایی است که ما که هستیم و تمام باقی می ماند.

اگر ما تا به ما هستند و ما چگونه به اینجا رسیدیم ما در نهایت ممکن است قادر به درک خودمان و در انجام این کار درک دیگران. ما ممکن است قادر به حرکت و تغییر در این کشور و جهان را برای بهتر. ما در نهایت قادر خواهید بود به رایگان. به بله گفتن به زندگی است.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de