مجسمه مدافعان دشمنان واقعی آزادی بیان

در این دهه که به دنبال پایان جنگ جهانی دوم بریتانیا به عنوان یک کشور دموکراتیک از بین بردن امپراتوری خود را مت

توسط NEWSATROPAT در 3 مرداد 1399

در این دهه که به دنبال پایان جنگ جهانی دوم بریتانیا به عنوان یک کشور دموکراتیک از بین بردن امپراتوری خود را متعهد به نظم نوین جهانی مبتنی بر خود حاکم بر حاکمیت ملت و برابری شهروندان خود. این یک رادیکال با آنچه رفته بود قبل از. حفاظت از امپراتوری بوده است یک موضوع اصلی در سیاست های 1930 ، جنگ بود و مبارزه با امپراتوری در بخشی به دفاع از امپراتوری. اما پس از سال 1945 امپراتوری سقوط به سرعت به عنوان آنها را در اکثر نقاط جهان مجسمه های امپریالیستی به سرعت پایین آمد.

تندیس جشن آلمان امپراتوری اولین کسانی بودند که به سقوط جایگزین قهرمانان از کشورها مانند لهستان و چکسلواکی به تازگی مستقل از اشغال نازی ها. در هند مجسمه بودند نقل مکان کرد توسط انگلیسی ها اشتیاق زیادی برای حفاظت از بناهای تاریخی از امپریال قهرمانان از تازه enfranchised هندی جمعیت. برای مثال یک شکل در کنپور بزرگداشت مرگ از انگلیسی ها در طول شورش 1857 بود بی سر و صدا نقل مکان کرد و در سال 1947 به محافظت از آن را از سرخپوستان اجازه دهید به قبلا سفید-تنها پارک که در آن بوده است قرار دارد. توسط 1960 دولت هند دولت بودند پایین کشیدن مجسمه های امپریالیستی در صدها. آنها پس از ابراز اعتماد به نفس بیشتر حس ناسیونالیسم فرهنگی و ناشی دیپلماتیک تظاهرات از هارولد ویلسون دولت در لندن است. اخیرا سقوط اتحاد جماهیر شوروی دیده است جرم حذف مجسمه به روسیه کمونیست empire-سازندگان در شرق اروپا است.

در بریتانیا مجسمه به امپراتوری قهرمانان شد – تا زمانی که به تازگی نادیده گرفته نمی کشیده پایین بیشتر احتمال دارد به مخزن از پرنده-گه از سیاسی خشم.

بریتانیا نقل مکان کرد از امپراتوری بدون در نظر گرفتن مجسمه پایین. در بخشی که اتفاق افتاده است که در اواسط قرن سیاستمداران و روشنفکران بازنویسی امپراتوری داستان به ادعای استقلال در هند و جاهای دیگر بود و نقطه اوج آن نه سقوط. اما در سال 1960 امپراتوری رها شده بود به طوری که اساسا هارولد مک میلان می تواند ایستاده قبل از اینکه در مجالس غنا و آفریقای جنوبی در 'بادهای تغییر" سخنرانی و جشن, سیاه, افریقایی ناسیونالیسم.

بررسی سلطنتی مجسمه در شهرهای ما و شهرهای بسیار دیر شده است.

بیشتر قرار داده شد تا در یک دوره کوتاه بین 1860s به دهه 1920 و آنها را گرامی داشتند یک سیاست مبتنی بر نابرابری نژادی و خشونت آمیز فتح. مجسمه-سازندگان تصور جهان تقسیم شد بین تعداد کمی از رقابت امپریالیستی متحده که قدرت مبتنی بر زور است. بسیاری از چهره های مشهور, رابرت بادن-پاول و سیسیل رودز برای مثال فکر جنگ اجازه داده بهتر جوامع به رشد و آنهایی که ضعیف تر به مردن.

این نوع از ایده ها همیشه رقابت. این رقم از رابرت کلایو ایستاده در میان آتش توپ که لرد کرزن بنا در کینگ چارلز خیابان بود و شور و شوق مخالف لیبرال ها که می خواستند گریبلدی قرار داده تا به جای. اما به اندازه کافی وجود دارد مانند کرزن با قدرت به دریافت تندیس قرار داده تا به جشن مردانی که تجسم خشونت امپریالیستی.

بریتانیا امپراتوری به پایان رسید ، سقوط مجسمه به slavers و امپریال افسران فرصتی است برای پیکرنگاری از ما فضاهای عمومی در نهایت به ارمغان آورد به خط با رویکرد دموکراتیک است که اداره زندگی عمومی برای تقریبا یک قرن. تظاهرات در پاسخ به سیاه و سفید زندگی جنبش ایجاد چشم انداز هیجان انگیز بریتانیا به درستی حساب با امپراتوری آن را از دست نسل قبل. در جای خود به آنها اجازه می دهد تا ما را به جمعی ایجاد یک مشترک ملی داستان برای منعکس کردن و جشن گرفتن آنچه در عمل در این کشور شده است پس از 1950s: یک جامعه خودگردان, چند نژادی پست-imperial جامعه است.

چه ارزش هستند واقعا در دفاع از?

اما این مکالمه ملی در حال حاضر مسدود شده توسط خشمگین پاسخ از سیاستمداران و مفسران که شدت محکوم حذف مجسمه. برخی از این تا حد زیادی محافظه کار منتقدان استفاده هیستریک لفاظی در مورد "توتالیتاریسم" و "انقلاب". بیشتر apoplectic در میان آنها (پیتر هیچنز و توبی جوان به عنوان مثال) تصور کنید که ضد امپریالیستی iconoclasm است تضعیف تضعیف بریتانیا لیبرال, آسان رفتن, تحمل جامعه است.

طنز این است که شایان ذکر – تظاهرات مسالمت آمیز در برابر مجسمه که بزرگداشت ضد لیبرال حامیان رژیم های اقتدارگرا هستند محکوم به عنوان حمله به آزادی بیان است. آن را به ارزش یادآوری خودمان را چگونه مختلف جهان تولید شده است که این مجسمه است از ارزش هایی که هیچنز جوان و رفقا دفاع کند. اوایل قرن بیستم حزب محافظه کار بود امپریالیستی و حمایتی. از آن دفاع و پشتیبانی تعرفه برای محافظت از ملی و امپریالیستی تجارت است. استدلال خود را برای شاهنشاهی فدراسیون امپریالیستی بازار واحد و اتحادیه گمرکی در ارتباط بودند به ایده های در مورد سلسله مراتب نژادی و به ایده متحد چه رودز به نام "Anglo-Saxon نژاد'. اما طرفداران امپراتوری همچنین با استفاده از استدلال های مورد نیاز برای کشورهای بزرگ در دنیای رقابتی آشنا به حال و روز طرفداران اتحادیه اروپا است. در مقابل, مدرن, حزب محافظه کار است که آشکارا ضد نژادپرستانه اقتصادی لیبرال و به شدت به ایده تجارت آزاد. مهمتر از آن معتقد است که در حاکمیت دولت-ملت تصور جهان شامل مستقل و خود-حاکم بر جوامع است که باید حق مقاومت در برابر تجاوز نیروهای خارجی در زندگی ملی. فصاحت آن است که بیشتر احتمال دارد به مناسب زبان ضد امپریالیسم – مخالفت با امپراتوری بزرگ اروپا مثلا - نسبت به توجیه حکومت امپراتوری.

هیچ یک از این تعجب آور است. از اواسط 1950s ترین بیان روشنفکران محافظه کار بود و یا تبدیل و متعهد ضد امپریالیستها (برای مثال خنوخ پاول) و یا به سادگی سکوت در مورد این موضوع. هیچ روشنی جشن تاریخ امپراتوری بریتانیا نوشته شده توسط یک محافظه کار رای گیری نویسنده تا 2003. نیال فرگوسن امپراتوری منتشر شده در آن سال را جشن امپراتوری به عنوان چیزی است که آن را یقین نیست: یک خودرو برای انتشار رایگان تجارت است. تا زمانی که عراق حتی برای محافظه کاران, امپراتوری بود پروری به بی ربط گذشته است. مفید, جشن گذشته در بریتانیا به راست شامل به جای متوسط مناسب و معقول down-to-earth درس آموخته از ظاهرا مستمر تاریخچه از یک insular, جزیره, ملت, دولت, بیش از نسل های بسیاری است.

نظر من این است به برجسته عجیب و غریب مخمصه از کسانی که در اعتراض به سقوط مجسمه. آنها دفاع از مجسمه ها که جشن ارقام symbolising ارزش دقیقا برعکس کسانی که آنها را پشتیبانی می کند. آنها صحبت از یک "انقلاب فرهنگی" اما آیا دفاع از سفارش قرار انقلابیون در حال تلاش برای جایگزین. خود را نگران است که چیزی خاص است که مجسمه ایستاده بود و برای ممکن است سرنگون; آن است که با عمل و اندیشه خود و چه آگاهانه تغییر در عرصه عمومی ما ممکن است به دنبال دارد.

این تنها حس می کند اگر یک قرن پس از حق رای همگانی و محافظه کاران نگران دموکراتیک گفتگو. اگر وجود دارد به عبارت دیگر ریشه دار استبداد در تفکر محافظه کارانه است که تأملی محبوب بحث است. از نظر مجسمه-مدافعان این قطعا به نظر می رسد در این مورد. منتقدان استدلال می کنند که کسانی که تشویق به بحث در مورد مجسمه ها متهم به "بازی غیر مسئولانه و خطرناک بازی"; مخالفت هل ما یک "شیب لغزنده". برای یک وبلاگ نویس برجسته اعتراض در مورد مجسمه ها در بریتانیا را تهدید می کند انحطاط ما دستور حکومت به "فئودالی قبیله گرایی" مگر دولت تصویب شدید و واکنش خشونت آمیز. با توجه به صلح آمیز شخصیت از تظاهرات و موفقیت پلیس در حفظ نظم این قابل توجه در اظهارات. آنها این مفهوم را میرسانند پارانوئید که بحث باز در مورد سرنوشت ملت و قهرمانان آن به سرعت منجر به اختلال. در واقع وجود دارد هیچ نشانه ای که این مورد است.

مجسمه-مدافعان ادعا می کنند برای دفاع از ملت, اما آنها توخالی و غیر دموکراتیک ایده از آنچه در آن است. آنها فراموش نمی کنم ما آن شهروندان می توانند بحث و توافق بر ما ارزش های اخلاقی که خود را به جای آنها باید اعمال شده توسط نخبگان. آنها این باور وجود دارد که دیگر جایی برای استدلال اختلاف درون ملی ، آنها نه اعتماد مردم به صحبت می کنند و دیگر از طریق باریک سوال در plebiscites. در نهایت دیکته از سفارش نیروی این ترس محافظه کاران برای دفاع از سکوت در فضای عمومی است.

وجود دارد راه های بهتر از درگیر شدن با ما تاریخ ملی بیش از این است و آنها در حال توسعه هستند در شهرها و شهرستانها در سراسر انگلستان توسط رهبران سیاسی همه طرف. در کمتر از دو ماه دیده ایم بحث در مورد کسی که به نمایندگی در ستون خالی در بریستول که در آن توماس Colston یک بار ایستاده بود; صادق خان چکیده ای از لندن مجسمه ها و بحث و گفتگو برگزار شده توسط یک محافظه کار عضو شورا در کریدن مورد امپریال نام خیابان در کریدن. این و مکالمات آن آغاز خواهد شد بعد از ماه ها و سال نشان می دهد که شهروندان می خواهید یک مادر و پایدار بحث در مورد آنچه که ما ارزش در تاریخ ما در مورد آنچه که ما را در به اشتراک بگذارید در مورد که در آن عناصر از گذشته ما می توانیم جشن می گیرند و آن حرکت فراتر از آن و یا به چالش کشیدن.

بر خلاف ترس از وحشت محافظه کاران ما قادر به رسیدن به یک اجماع در مورد تصویر کسی باید بماند و چه کسی باید برود. سوال این است که آیا هر فردی بود که از نظر اخلاقی خالص اما آیا اتصال آنها با آنچه ما می خواهیم به جشن می گیرند در حال حاضر. حدس من این است که ما می خواهم به نگه داشتن چرچیل و گلدستون اما حذف Clive و بادن-پاول. اما اجازه دهید بحث است. اگر مدافعان سکوت و مخالفان بحث نمی توانید راه خود را خالی plinths که ظهور یک فرصت برای ملی گفتگو در مورد ارتباط بین گذشته و حال که بسیار دیر شده است.



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن